شن جای پایم را به آب سپرد
گفت: برو
دریا نگاهم کرد و گفت
جایت اینجا خالی است
دستش را دراز کرد
آرزوهایت را به من بسپار
به ماهی ها خواهم گفت
تا دل کوسه با خبر شود
و او به نهنگ
نهنگ آرزویت را به ابر خواهد گفت
او با بذر در میان خواهد گذاشت
آنگاه آرزویت سبز خواهد شد
زود بـــــاش
شاید آرزویت را بزی ناهار کند
یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ
إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ای مردم ، از آن چیزهای حلال و پاکیزه که در زمین است بخورید و پای به جای پای شیطان مگذارید که دشمن آشکار شماست
او شما را به بدی و زشتی فرمان می دهد و می خواهد که در باره خدا چیزهایی بگویید که بدان آگاه نیستید
O mankind! Eat of that which is lawful and wholesome in the earth, and follow not the footsteps of the devil. Lo! he is an open enemy for you
He enjoineth upon you only the evil and the foul, and that ye should tell concerning Allah that which ye know not
گویند گاهی نگاه با سکوتش گویای هزاران سخن است
گویند بینایی باشکوه ترین حس ادمیست
لمس پوست لطیفت چنان مرا در گرداب عشقت فرو برد
که نه هیچ سخنی نه هیچ تصویری و نه هیچ صدایی نتوانست
انقدر غرق عشق تو کند
اری لمس برگ گل بود
گلی به زیبایی نرگس
به عطر یاس
به لطافت رز
نمی هراسم
با غرور
با قلبی اکنده از عشق
در اوج خواهش
در اعماق دریای طوفان زده دلم
فریاد می زنم.... دوستت دارم
اری.... دوستت دارم